دوران دفاع مقدس پر از لحظات سخت و دشوار بود ولی با وجود تمام سختی ها شرینی های زیادی هم کام جهادگران ما را شیرین می کرد از آن جمله می توان به شوخی ها و لبخندهای خالی از ریای رزمندگان اشاره کرد . و اکنون گذری می کنیم بر خاطرات شاد آن روزگاران . باشد که ما هم به زیبایی آن لحظات لحظه ای روح خود را صفا دهیم .
در سالهای دفاع مقدس چای مرهم خستگی جسمی رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر عاشورا انس و الفت بیشتری با چای داشتند . روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت (فرمانده لشکر 27 حضرت محمد رسول الله « ص » ) بودیم که در آن صحبت از کنترل مناطق عملیاتی بود.
حاج همت به آقا مهدی گفت : نگهبانان لشکر شما برای نیروهای سایر لشکرها سخت می گیرند و اجازه نمی دهند راحت عبور و مرور کنند مگر ترکی بلد باشند. آقای مهدی در پاسخ گفت : شما یقین دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند حاج همت گفت : من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می شناسم حتی حد خط لشکر عاشورا را هم می شناسم . آقا مهدی با تعجب پرسید چطور چگونه می شناسید؟
حاج همت گفت : شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد اصلاً مشکلی نیست هر خطی که از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطر لشکر عاشوراست چون همیشه کتری های چای لشکر شما روی آتش می جوشد. همگی خندیدیم .
(راوی:اسفندیار مبتکر سرابی)
سلام ...!
من چندتا از این مطلبا رو توی مجله ی ؛امتداد؛ هم خونده بودم!!!!
در کل که : لینکتون کردم ... .
موفق باشید
با سلام
خیلی ممنون که به وبلاگ این حقیر سر زدید !
وبسایت جالبی دارید !
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست .
اجرتون با آقا امام زمان
اگه خواستید من رو لینک کنید ، من شما رو حتما لینک می کنم
یا علی
سلام اخوی وبلاگ زیبایی داری ولی جای یک مطلب خالی است و آنهم روایت شهدا از دیدگاه امام مصلح حضرت آقا سید علی خامنه ای است می دانم که عشق به ولایت می ورزی اگر ذره ای شک داشتم هرگز سخنی به میان نمی آوردم من راهم از دعای خیرتان بی نصیب مگذارید ودعا کنید روزی در زیر ژرچم ولایت شهید بشم شاید اونوقت روزی اسم من هم در سایت شما بیاد هرچند که شهادت را تنها برای شهادت دوست دارم همانگونه امام مصلح حضرت آقا سید علی خامنه ای(جانم به فدایه)را برای وجود الهی این ابر مرد تا ریخ دوست دارم برای طول عمر رهبر دعا کن لبیک یا خامنه ای کیوان گیتی نژاد
سلام
تشکرمیکنم که به وبلاگ من سرزدیدونظردادید.مطالب جالبی توش بود که بعضیاش مو رو بر اندام آدم راست میکرد...واقعآجذاب وتکان دهنده بودمدتهاست دنبال یه وبلاگ بودم که مطالبی درمورد شهدا داشته باشه وبتونم استفاده کنم.به امیدآنکه مخلوق لحظه ای مارا به خودمان وانگذاردکه اگررهایمان کندهیچیم...التماس دعا
سلام...

شوخیهای جالبی رو نقل کردیدمخصوصآخواهراوشین
آخه گاهی وقتابسیجیا بدون درنظرگرفتن مکان مثل درجمع اقوام بودن از واژه خواهر یابرادر استفاده میکنند وباعث تمسخرمیشوند ازجمله خودمن که برام پیش آمده
سلام
ممنونم از حضورتون
مطالبتون فوق العادست
خیلی استفادعه کردم
با افتخار لینک شدید
التماس دعا
لطفا پیامم خصوصی باشه