-
شهیدی که مفقودالاثر شدن رادوست داشت
یکشنبه 21 مهر 1392 15:49
.بچهها! شما دل پاکی دارید، التماستان میکنم از خدا بخواهید جنازهای از من باقی نماند و مفقودالأثر شوم ادامه مطلب را در ادامه بخوانید. کلاس عاشقی امام راحل «قدسالله نفس الزکیه» همواره شاگردانی را به خود دید که امروز وقتی به سیره شخصیتی آنها مینگریم، نفسهای تأثیرگذار پیر جماران را درمییابیم که چه حُرهایی را تقدیم...
-
حاجی مهیار
یکشنبه 10 شهریور 1392 23:53
حاجی مهیاری از آن پیرمردهای با صفا و سر زنده گردان حبیب بن مظاهر لشکر حضرت رسول بود. لهجه اصفهانی اش چاشنی حرفهای بامزه اش بود و لازم نبود بدانی اهل کجاست. کافی بود به پست ناواردی بخورد و طرف از او بپرسد: «حاجی بچه کجایی؟» آن وقت با حاظر جوابی و تندی بگوید: «بچه خودتی فسقلی، با پنجاه شصت سال سنم موگویی بچه؟» لطفا ا...
-
وصیتی که باید مسئولین بخوانند...
سهشنبه 21 خرداد 1392 14:30
از مسئولین عزیز و مردم حزبالهی میخواهم که در مقابل آن افرادی که نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف کنند و الان در کشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بیحجابی زدهاند در مقابل آنها ایستادگی کنید و با جدیت هر چه تمام تر جلو این فسادها را بگیرید..... امروز هشتم اسفند ماه شهادت...
-
شهدا شرمنده ایم
سهشنبه 27 فروردین 1392 22:52
آیا میشود که پشت رهبر را خالی کرد و باز بگوییم ما در مسیر شهداییم آیا می توان در ولایت امام خامنه ای ذره ای شک کرد و باز بگوییم سیره شهدا را می دانیم با چه رویی فردا در چشمان آنها نگاه کنیم
-
شهید زنده(جانباز موجی)
شنبه 17 فروردین 1392 12:15
-
غافلگیری به روش حاج همت
پنجشنبه 8 فروردین 1392 16:54
تمام راه حاج همت حرفی نزد. سرنشینان خودرو سعی کردند تا با هر بهانهای مقصد را از او بپرسند، ولی حتی در لابهلای شوخیهایی که میکردند نتوانستند حرفی از همت بشنوند. او تنها میگفتم: «بعداً خواهید فهمید.» برای مطالعه به ادامه مطلب بروید... شهید محمد ابراهیم همت روز دوازدهم فروردین ۱۳۳۴ در شهر رضا به دنیا آمد. حاج همّت...
-
21 شهید گمنام کهف الشهدا
چهارشنبه 7 فروردین 1392 21:05
-
حرف های ناب شهید علمدار
شنبه 19 اسفند 1391 22:46
-
شهید گلستانی-صبحگاه دوکوهه
جمعه 18 اسفند 1391 23:55
-
...
پنجشنبه 12 بهمن 1391 14:28
این کلیپ ها مربوط به سفری میشه که با موسسه مهتدین به منطقه رفتیم میشه خیلی خوش گذشت رومن که خیلی تاثیر گذاشت مخصوصا آخری و دوباره خیلی چیز هارو یاد من آورد امیدوارم شماهم استفاده کنین...
-
عیدی سربازان(شهید عباس بابایی)
شنبه 25 تیر 1390 11:38
پنج یا شش روز به عید سال 1361 مانده بود . ساعت ده شب شهید بابایی به منزل ما آمد و مقداری طلا که شامل یک سینه ریز و تعدادی دستبند بود به من داد و گفت :« فردا به پول نیاز دارم ، اینها را بفروش» گفتم :« اگر پول نیاز دارید ، بگویید تا از جایی تهیه کنم » او در پاسخ گفت :« تو نگران این موضوع نباش . من قبلاً اینها را خریده...
-
عملیات فتح المبین
پنجشنبه 16 تیر 1390 22:10
شناسنامه عملیات: رمز عملیات :یا زهرا(س) هدف عملیات :آزاد سازی غرب دزفول،جاده دزفول_دهلران مدت عملیات :1/2 تا 1361/1/10 حدود 10 روز طی 3 مرحله سازمان عمل کننده :سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی نتایج :آزاد سازی منطقه درفول،شوش اندیمشک،منطقه سایت رادار،خارج شدن پایگاه شکاری دزفول از زیر دید و تیر مؤثر دشمن و آزادی...
-
شکستن نفس
یکشنبه 12 تیر 1390 10:15
باران شدیدی در تهران باریده بود . خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود . چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند . همان موقع ابراهیم از راه رسید . پاچه شلوار را بالا زد با کول کردن پیرمردها آن ها را به طرف دیگر خیابان برد. ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی هم جز شکستن نفس خودش نداشت ....
-
وصیت نامه شهید حسین برهانی
پنجشنبه 9 تیر 1390 16:19
ای ملت بدانید امروز مسؤلیتتان بزرگ و بارتان سنگین است و باید رسالتتان را که پاسداری از خون شهیدان است انجام دهید و تنها با اطاعت از روحانیت متعهد و مسؤل که در رأس ولایت فقیه می باشد و امروز سمبل آن امام بزرگوار امت است،قادرید این راه را ادامه دهید. _خواهرانم!در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید،زهرا گونه...
-
فقط برای خدا ، نه مردم (شهید ابراهیم هادی)
چهارشنبه 8 تیر 1390 14:09
ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود ، یک روز ابراهیم را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم ، دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود ، جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت. وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم و سلام کردم ، بعد گفتم آقا ابرام برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما ! نگاهی به من کرد و گفت : کار...
-
شرح عملیات کربلای 1
سهشنبه 7 تیر 1390 12:20
نام عملیات: کربلای1 زمان اجرا:1365/4/10 مدت اجرا: 10 روز تلفات دشمن: 10400 کشته، زخمی و اسیر رمز عملیات: یا ابوالفضل العباس مکان اجرا: منطقه عملیاتی دشت مهران- جبهه میانی جنگ ارگانهای عملکننده:رزمندگانسپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهداف عملیات: بازپس گیریدوباره شهر مهران و ارتفاعات مرزی...
-
والله ان قطعتموا یمینی(شهید شاپور برزگر گلمغانی)
شنبه 4 تیر 1390 22:59
یه دستش قطع شده بود،اما دست بردار جبهه نبود.بهش گفتند:«با یه دست که نمی تونی بجنگی،برو عقب.»می گفت:«مگه حصرت ابوالفضل(ع)با یک دست نجنگید؟مگه نفرمود:«والله ان قطعتموا یمینی،انی احامی ابدا عن دینی»» عملیات والفجر 4 مسئول محور بود.حمید باکری بهش ماموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل(ع) رو از محاصره دشمن نجات بده،با عده ای...
-
خرداد 60 و مناجات معروف
جمعه 3 تیر 1390 15:29
خرداد 60 درگیری در دهلاویه بالا و نیرو های دو طرف آن قدر به هم نزدیک شده بودند که با نارنجک می جنگیدند.مناجات معروف دکتر با اعضا و جوارحش در همین شرایط نوشته شده است:«ای قلب من!این لحظات آخرین را تحمل کن...به شما قول می دهم که پس از چند لحظه،همه ی شما اعضا و جوارح در استراحتی عمیق و ابدی آرامش بیابیید...»
-
شب شهادت(شهید صیاد شیرازی)
پنجشنبه 2 تیر 1390 12:36
فرزند شهید صیاد شیرازی:آن شب حال عجیبی داشت. چون از مسافرت آمده بود؛ زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) و عیادت مادر گرانقدرش در مشهد، زیارت مشهد شهیدان شلمچه؛ همه و همه روحیه ای تازه به او بخشیده بود اصلاً انگار آماده بود. فردا شبش که دیگر ایشان شهید شده بود برای من شبی بسیار سخت و مصیبت باری بود. تازه به عظمت او فکر می...
-
اسرای عراقی(شهید هاشمی)
پنجشنبه 2 تیر 1390 12:25
وقتی اسیری گرفته میشد،شهید هاشمی رفتاری کاملا اسلامی با او داشت و هرگز اجازه تعرض به اسیر را نمی داد و می گفت که باید با اسرای جنگی رفتار علوی داشته باشیم او حتی برای آنها سرودی ساخته بود و هنگامیکه اسیری گرفته می شد،آنرا می خواند.در آن سرود از اشتباهات صدام و اشتباه خودشون می گفت.از اینکه اینجا انقلاب شده و رهبر ما...
-
حکایت آن نخ (شهید عباس بابایی)
چهارشنبه 1 تیر 1390 13:46
مدت زمانی که عباس در «ریس» حضور داشت با علاقه فراوانی دوست یابی می کرد ، آنها را با معارف اسلامی آشنا می نمود و می کوشید تا در غربت از انحرافشان جلوگیری کند . به یاد دارم که در ان سال ، به علت تراکم بیش از حد دانشجویان اعزامی از کشورهای مختلف ، اتاق هایی با مساحت تقریبی سی متر را به دو نفر اختصاص داده بودند . همسویی...
-
4..3..2..1...پایان شمارش معکوس.... اینجا پایگاه خط مقدم است!!!
سهشنبه 31 خرداد 1390 13:59
بسم رب الشهدا و الصدیقین چی شده...؟ یه بار دیگه آدرسو چک کنید ببینید درست اومدید؟ چرا تردید دارید...؟ اشتباه نکردید،بله اینجا خط مقدم است. با عرض سلام خدمت همه ی عزیزانی که همیشه و در همه حال پشتیبان ما بوده اند و تا امروز انتظار پایان شمارش معکوس را کشیده اند.شمارش معکوس به پایان رسیده و گروه خط مقدم از همین حالا...
-
لبیک اللهم لبیک(شهید سید حسین علم الهدی)
سهشنبه 27 اردیبهشت 1390 18:56
سال 1359 جمعی از برادران عازم مکه بودند.حسین کلاس حج در قرآن و نهجالبلاغه داشت.در کلاس بودیم که فردی در کلاس را زد واطلاع داد که عراق به فرودگاه اهواز حمله کرده است.حسین گچ را کنار گذاشت و با خنده و تبسم گفت:«رفتن به حج ما هم حل شد.»
-
پیش خرید قبر(شهید محسن دین شعاری)
یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 22:31
برادر شهید محسن دین شعاری نقل می کند:«چنئ هفته قبل از شهادت محسن،باهم به مزار پاک پدر و مادرمان رفته بودیم،محسن حال و هوای دیگری داشت از من خواست که با هم بر سر مزار شهدا نیز برویم،وقتی وارد قطعه شهدا شدیم حاجی انگار دنبال چیزی می گشت علت سرگردانی اش را پرسیدم، گفت می خواهم مزار شهید نوری در قطعه 29 را پیدا کنم.پس از...
-
بیابان،حاج محسن،امام زمان(عح)(شهید محسن وزوایی)
پنجشنبه 22 اردیبهشت 1390 13:47
در عملیات فتح المبین،که شهید محسن وزوایی،شهید ابراهیم هادی وچندتن دیگر از فرماندهان حضور داشتند،یکی از حا ضرین نقل می کند:«در حمله شب اول فرمانده ومعاونین گردان ما مجروح شدند.برای همین علی موحد به عنوان فرنانده ی گردان انتخاب شد.همان روز در جلسه ای دستور کار حمله بعدی مشخص شد.کار مهم این مرحله،تصرف توپخانه سنگین دشمن...
-
موذن بهشت(شهید ابراهیم هادی)
چهارشنبه 21 اردیبهشت 1390 14:37
در عملیات مطلع الفجر،ابراهیم هادی فرمانده جبهه میانی بود.هدف عملیات هم پاکسازی ارتفاعات مشرف به گیلان غرب و تصرف ارتفاعات مرزی بود.جبهه میانی پیشروی میکرد تا به یکی از تپه ها که موقعیت مهمی هم داشت رسیده بود.نیروهای عراق به شدت مقاومت می کردند.دشمن سپاهش را از قسمت های دیگر هم به سمت جبهه ی میانی آورده بود.نزدیک اذان...
-
الموت للصدام(شهید حسین خرازی)
سهشنبه 20 اردیبهشت 1390 13:15
همه در تکاپو برای آزاد سازی خرمشهر بودند.در کنار خاکریز نشسته بودیم،حسین برای ورور به شهر در فکر بود.پس از چند دقیقه دستور داد همان افسر عراقی که دقایقی پیش به اسارت در آمده بود را به خط بازگردانند.این بار حاج حسین او را بیشتر تحویل گرفت.کم کم از رفت و آمدی که دور بر او بود،اسیر عراقی فهمید که حسین فرد مهمی است اما...
-
هوس نوشابه
شنبه 20 فروردین 1390 16:39
فکرش را بکنید یک نفر در منطقه جنگی آن هم درست دم دمای عملیات هوس نوشابه بکند؛ آن هم هوسی که یک آن دست از سرش برنمیدارد و امانش را ببرد. خدا نکند آدم یکباره ویار چیزی را بکند که دسترسی به این ممکن نباشد. در چنین شرایطی آدم نه درست و حسابی به کارش میرسد و نه به آن چیزی که ویارش را کرده است. فکرش را بکنید یک نفر در...
-
نماز(شهید عباس علی بهمدی)
پنجشنبه 18 فروردین 1390 16:46
پدر به خواندن نماز اول وقت خیلی مقید بود. یک روز موقع سحر که هوا هنوز تاریک بود، پدر مشغول خواندن نماز بود و یک فانوس پشت سرش روشن بود. موقعی که پدر به رکوع می رفت، فانوس برگشت و پای پدر را سوزاند. اما او اصلاً به روی خودش نیاورد و به نمازش ادامه داد. وقتی نمازش تمام شد، گفت: انسان باید آن قدر سر نماز محکم باشد که هر...
-
نماز شب نخوانید!!!
چهارشنبه 17 فروردین 1390 18:18
جدی جدی مانع نماز شب و شب زنده داری بچه ها می شد. تا جایی که می توانست سعی می کرد نگذارد کسی نماز شب بخواند. گاهی آفتابه آبهایی که آنها از سر شب پر می کردند و پشت سنگرمخفی میکر دند خالی می کرد؛ اگر قبل از اذان صبح بیدار می شد پتو را از روی بچه ها که در حال نماز بودند می کشید. اگر به نگهبان سپرده بودند که صدایشان کند و...