آخرین روزهای عملیات مرصاد سپری شده بودند. نفس منافقین کوردل داشت قطع میشد. بچههای گردان روحالله داشتند آماده میشدند بروند کمک بچههای گردان امام سجاد(ع). تازه از مانور عملیاتی برگشته بودیم و خسته و کوفته و دلخور از اینکه نتوانستیم برویم غرب، توی چادرهای پادگان اندیمشک لمیده بودیم.
بلندگوی تبلیغات گردان روشن شد و صدای برادر کافشانی (از بچههای تبلیغات گردان) حالی حسابی به بچههای گردان داد.
آقای کافشانی با لحنی آرام و پرهیجان اعلام کرد: برادرانی که میخواهند سریال خواهر اوشین را تماشا کنند، به حسینیه گردان.
خیلی جالب بود
.اون موقع ها هم این فیلم کره ایا بود که...
با اهدا سلام، از اینکه به وبلاگم سر زدین سپاسگزارم. نگاه کلی به سایتتون انداختم امیدوارم با این کاری که انجام می دهید، حال و هوای آن روزهای خط مقدم رو زنده نگه دارید