بچه اول و تبرک(شهید هاشمی)

وقتی پسر اولمون می خواست به دنیا بیاید دکتر ها به سید مجتبی گفته بودند یا بچه از دست میره یا مادر بچه. سید گفت: کمی به من وقت بدین، برم جایی و برگردم. او رفت و برگشت. هنگام برگشتن،در اتاق را با چکمه هایش باز کرد. وقتی داخل اتاق شد، دیدم دستهایش را به پهلو جمع کرده و بالا گرفته، نمی خواست دستهایش به جایی بخورد. آمد و دستش را به شکم من زدد، بعد گفت: مطمئن باش هر جفتتون سالم از این اتاق بیرون می آیید. داستان از این قرار بود که سید رفته بود و دستش را به صندلی امام که روی آن سخنرانی می کرد،کشید بود و هنگام برگشت به خانه هم، با آرنجش دنده و فرمان ماشین را هدایت کرده بود،که دستش به جای دیگری نخورد.بچه سالم به دنیا آمد و به خاطر عشق به امام نام او را روح الله گذاشت.

از زبان همسر شهید

نظرات 3 + ارسال نظر

از اینکه یاد شهدا و مرام آنها را زنده نگه می دارید از شما تشکر می کنم
امیدوارم همیشه در این راه موفق باشید
لطفاْ به وب ما هم سر بزنید
www.bsj.jbg.com
www.soysw.blogfa.com

علمدار شنبه 28 اسفند 1389 ساعت 10:14 ب.ظ http://www.ghannase.parsiblog.com

کاش تو زمان امروز هم همه ی مردم همین قدر عشق و اعتقاد به رهبر عزیزمون رو داشتن البته تعدادکم نیست ولی اعتقادها ضعیف شده
التماس دعای فرج..

جواد یکشنبه 29 اسفند 1389 ساعت 02:05 ق.ظ http://.blogfa.com

سلام رفیق
در باره اون نرم افزاره مزاحم شدم
اسمت رفت داخل نرم افزار
فقط یه لطفی کن و یه ژست برای تبلیغ این نرم افزار بزن
هرچه افراد بیشتری از سمت تو بیان ارزش لینک تو تو نرم افزار بیشتره
مثلا لوگو شما هم داخلش قرار می گیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد