بیابان،حاج محسن،امام زمان(عح)(شهید محسن وزوایی)

در عملیات فتح المبین،که شهید محسن وزوایی،شهید ابراهیم هادی وچندتن دیگر از فرماندهان حضور داشتند،یکی از حا ضرین نقل می کند:«در حمله شب اول فرمانده ومعاونین گردان ما مجروح شدند.برای همین علی موحد به عنوان فرنانده ی گردان انتخاب شد.همان روز در جلسه ای دستور کار حمله بعدی مشخص شد.کار مهم این مرحله،تصرف توپخانه سنگین دشمن و عبور از پل وفائیه بود.

شب بعد دوباره حرکت نیروها آغاز شد.گروه تخریب جلوتر از بقیه ی نیروها حرکت می کردند.هرچه رفتیم به خاکریز ومواضع توبخانه دشمن نمی رسیدیم.پس از طی شش کیلومتر راه،خسته و کوفته در یک منطقه در میان دشت توقف کردیم.خبری از توپخانه نبود.ما در دشت در میان مواضع دشمن گم شده بودیم.!

با این حال آرامش عجیبی در بین بچه ها موج می زد.به سجده افتادیم ودقایقی در این حالت بودیم. خدا را به حق حضرت فاطمه(س) و ائمه ی معصومین(ع) قسم می دادیم.در آن بیابان ما بودیم امام زمان(عج).تنها چیزی که به ذهنمان می رسید توسل به ایشان بود.بچه ها چند دقیقه ای استراحت کردند و بعد شروع به حرکت کردند.به مدد حضرت زهرا(س) و امام زمان (عج)،به توبخانه ی دشمن رسیدند.گردان حبیب به فرماندهی محسن وزوایی به مقر توبخانه حمله کردند.توپخانه تصرف شد.آن شب تعداد زیادی از عراقی ها اسیر شدند.وقتی تصرف مقر و پاکسازی انجام شد،تازه بچه ها متوجه شدند که از پشت به مواضع توپخانه ی عراق حمله برده بودند و در حالیکه از قسمت جلوی آن سپاه زیادی منتظرمان بودند...»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد