
در
طول مدتی که من با
عباس در آمریکا هم اتاق بودم، همه تفریح عباس در آمریکا
در سه چیز خلاصه می شد : ورزش، عکاسی، و دیدن مناظر طبیعی. او همیشه
روزانه دو وعده غذا می خورد ، صبحانه و شام.
هیچ وقت ندیدم که ظهرها
ناهار بخورد . من فکر کنم عباس از این عمل ، دو هدف را دنبال می کرد ؛ یکی
خودسازی و تزکیه نفس و دیگری صرفه جویی در مخارج و فرستادن پول برای
دوستانش که بیشتر در جاهای دوردست کشور بودند.
بعضی وقت ها عباس همراه شام،
نوشابه می خورد ؛ اما نه نوشابه هایی مثل پپسی و .... که در آن زمان موجود
بود ؛ بلکه او همیشه فانتای پرتقالی می خورد. چند بار به او گفتم که برای
من پپسی بگیرد ، ولی دوباره می دیدم که فانتا خریده است .
یک بار به او
اعتراض کردم که چرا پپسی نمی خری ؟ مگر چه فرقی می کند و از نظر قیمت که
با فانتا تفاوتی ندارد ،آرام و متین گفت :« حالا نمی شود شما فانتا بخورید؟»
گفتم:« خب ، عباس جان برای چه ؟» سرانجام با اصرار من آهسته گفت :«
کارخانه پپسی متعلق اسرائیلی هاست ؛ به همین خاطر مراجع تقلید مصرف آن را
تحریم کرده اند .»
به او خیره شدم و دانستم که او تا چه حد از شعور
سیاسی بالایی برخوردار است و در دل به عمق نگرش او به مسایل ، آفرین گفتم .
(راوی: خلبان آزاده امیر اکبر صیادبورانی)